جدول جو
جدول جو

معنی قلعه رستم - جستجوی لغت در جدول جو

قلعه رستم
(قَ عَ رَ سَیْ یِ)
دهی است از دهستان حشمت آباد بخش دورود شهرستان بروجرد، واقع در 40هزارگزی جنوب خاوری دورود و 7هزارگزی جنوب راه آهن اهواز. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل و کوهستانی سردسیری است. سکنۀ آن 130 تن است. آب آن از قنات و چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ)
قلعه یا حصار قلعه استا، قلعه ایست از ولایت رستمدار که بحصانت تمام اشتهار دارد. (جهانگیری) (شعوری). و رجوع به حبیب السیر جزو4 از ج 3 ص 335 و 344 و 345 شود
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ)
ده کوچکی است از بخش کرج شهرستان تهران سکنۀ آن 20 تن است. کار خانه نیم تمام ذوب آهن بین کرج و این ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(مَ دَ)
اصطلاحی است در شطرنج. و آن عبارت است از حرکت توأم شاه و رخ و این دو عمل یک حرکت محسوب میشوند. عمل قلعه رفتن درست مثل این است که رخ به خانه مجاور شاه مربوطه رفته و شایداز روی آن پریده باشد. برای قلعه رفتن نخست باید شاه و سپس رخ را بازی نمود. در صورتی که اول رخ بازی شود تنها حرکت رخ محسوب خواهد شد و عمل قلعه رفتن قدغن میگردد. قلعه رفتن از طرف رخی که حرکت کرده است قدغن میباشد و در صورتی که شاه حرکت کرده باشد از هر دو طرف ممنوع خواهد بود و نیز اگر مهرۀ شاه یا رخ که حرکت کرده است مجدداً بوضع اول خود عودت کند عمل قلعه رفتن میسر نیست. (بازی شطرنج خسرو روزبه ص 33)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ رُ تَ)
دهی است از دهستان مال اسد بخش چقلوندی شهرستان خرم آباد، واقع در 6هزارگزی جنوب اتومبیل رو چقلوندی به بروجرد موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن سردسیری مالاریایی است. سکنۀ آن 120 تن است. آب آن از چشمه ها و محصول آن غلات، صیفی، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان فرش و سیاه چادر بافی است. راه مالرو دارد. ساکنین از طایفۀ اسدیان هستند و زمستان به قشلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ تَ)
نام یکی از دهستانهای بخش حومه شهرستان بروجرد است. این دهستان از شمال به دهستان اشترنیان، از جنوب به قصبۀ اسدخانی، از خاور به دهستان همت آباد و از باختر به قصبه شیخ میری و کوه گردش محدود است. موقع طبیعی آن جلگه و کوهستانی و هوای آن معتدل و سالم است. آب کلیۀقراء آن از رود خانه الشتر و چشمه تأمین میگردد. راه اغلب قراء آن اتومبیل رو است. این ده از 93 آبادی تشکیل گردیده و در حدود 13000 تن جمعیت دارد. قراء مهم آن عبارت است از: گوشه گابله، گوشه چهار چنار، خیال، گندن و گیلان. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(بُ)
نام قلعه ای است مشهور. (برهان) (هفت قلزم) (ناظم الاطباء) (انجمن آرا) (آنندراج). قلعه ای است به حدود افغانستان. رجوع به جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی چ 1337 هجری شمسی بنگاه ترجمه و نشر کتاب صص 369- 368 و بعد شود
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ رُ تَ)
این قلعه در شوشتر واقع است. (جغرافیای غرب ایران ص 130)
لغت نامه دهخدا